حدیثی تکان دهنده از امام رضا(ع) در مورد عاشورا

حدیثی تکان دهنده از امام رضا(ع) در مورد عاشورا


حدیثی تکان دهنده از امام رضا(ع) در مورد عاشورا

 

سید بن طاووس حدیثی به نقل از ریان بن شبیب از حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام ذکر می کند که حقیقتاً تکان دهنده است و معادل هزاران روضه:

حضرت رضا علیه السلام ضمن بیان حرمت ماه محرم حتی در زمان جاهلیت، به ریان بن شبیب فرمود : « ای پسر شبیب، اگر خواستی گریه کنی، بر حسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام گریه کن، که همانند سر بریدن احشام او را سر بریدند و 18 مرد از خاندان او، همراه او کشته شدند که هیچ کس در زمین با آنها برابری نمی کرد و همه آسمانها و زمین ها برای شهادت او گریستند و 4 هزار فرشته از آسمان به زمین فرود آمدند تا او را یاری کنند، ولی بعد از شهادت او به زمین رسیدند. از این رو تا روز قیام حضرت قائم عجل الله فرجه، ژولیده و غبارآلود و پریشان حال، در کنار قبر او اقامت دارند و هنگام قیام آن حضرت، از یاوران او خواهند بود و شعار آنان این است « یالثارات الحسین »

 

گریه عالمین بر حسین(علیه السلام)
در بسیاری از زیارات و از جمله زیارت ماه شعبان که از ناحیه مقدسه رسیده است می فرماید:
« بکته السّماء و من فیها والارض و من علیها »

کران تا کران آسمانها و آنچه در آنهاست و جای جای زمین و آنچه بر روی آن است همه و همه بر او گریستند. و این گریه تمام موجودات و عالمین بر حسین بن علی علی هالسلام، مطلبی نیست که تنها در یک زیارتنامه و یا روایت و حدیث آمده باشد، هزاران حدیث معتبر به نقل از معصومین علیهم السلام با اسناد بسیار دقیق شاهد این مطلب است.و این گریه موجودات و عالمین نه مبالغه است و نه خیال و وهم و نه کنایه و اشارت و نه سمبلیک و زبان حال، بلکه به راستی تمام موجودات و عالمین شناخته شده و شناخته نشده برای او گریستند...

آری... نه تنها موجودات و عالمین برایش گریستند که حتی همان شمشیرها و نیزه ها و تیرهایی که در کشتن و ریختن خون پاکش به کار گرفته شدند، نیز، بر او گریستند...و چرا نگریند آسمانها و زمین ها و دریاها و کوهها و سنگها و... برای حسین علیه السلام، حال آنکه حسین علیه السلام صبر را هم به زانو در آورده بود...

صبر هم اندازه ای دارد، حسین
شکیبایی حسین علیه السلام، آنگونه بود که فرشتگان آسمان را به تحیر واداشت و شگفت زده نمود. وقتی تمام فرزندان و یارانش را به شهادت رساندند و خودش را با همان لب های تشنه و مجروح در گودی قتلگاه محاصره کردند، در حالی که با زخم های بی شمار و فرق شکافته و پیشانی شکسته و سینه در هم کوبیده و سوراخ سوراخ شده از تیر سه شعبه بر ریگ های تفتیده نینوا افتاده بود و طلب جرعه ای آب از جماعت سنگدل می کرد، و نه آب برای رفع تشنگی ظاهری بلکه می خواست به این سبب آنها اندکی بر قساوت قلبشان فائق آمده و شاید هدایت شوند و از دیگر سو،تشنگی اش « هل من ناصر ینصرنی »بود که فریاد می کرد و بر سینه تاریخ می درخشید.

خدایا، این چه صبری است که صبر را هم خسته کرده است؟میان محاصره زخم ها و تشنگی و جگر شعله ور و... نه شکایتی می کند، نه دریغی می دارد، نه آهی می کشد. دریغ از حتی قطره ای اشک ضعف در برابر دشمن. تنها زمزمه می کند«صبراً علی قضائک، لا معبود سواک، یا غیاث المستغیث».از این روست که او را با این کلمات زیارت می کنیم « و لقد عجبت من صبرک ملائکه السماوات»

و طلوع خورشید بر فراز نیز ه ها
و آغاز سفر طولانی رأس الحسین علیه السلام از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام و از شام تا حلب و دمشق و... و از تنور خولی تا دیر راهب نصرانی و تا مجلس یزید لعنت الله علیه...و اسارت عصمت الله الکبری و امام بر حق سیدالساجدین و اطفال بی پناه امام حسین علیه السلام...

امتحان سخت
و همه اینها باز آغاز ماجراست...
باز فریاد حسین علیه السلام از کرانه های زمان به گوش می رسد که تشنه است و فریاد برمی آورد «هل من ناصر ینصرنی»

و من و تو سخت در معرض امتحانیم...

 

 



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : شنبه 16 شهريور 1398
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: